افسردگی

افسردگى

 يکى از رايجترين بيماريهاى روانى است که باعث مراجعه به روانپزشکان، روانشناسان و ساير متخصصان بهداشت روان مي‌گردد.در هر لحظه از زمان حداقل 15 تا 20 درصد افراد بزرگسال جامعه ممکن است عوارض و نشانه‌هاى

افسردگى شديد را از خود نشان بدهند و ميليونها نفر در هر لحظه در جهان تحت درمان افسردگى قرار مي‌گيرند.

در زبان روزمره براى توصيف افسردگى از احساسات غمگينى، ناکامى، نااميدى و شايد هم رخوت و بي‌حالى استفاده مي‌شود. معمولاً مردم تصور مي‌کنند که افراد افسرده تن‌پرور ، خودخواه و يا اهل تمارضند و سعى مي‌کنند آنها را با عباراتى

 همچون «سعى کن خودت را جمع‌وجور کني» نصيحت نمايند.

در طول زندگى همه ما دوره‌هاى کوتاه و بلند احساس داشتن غم، عدم خوشحالى و يا نظاير آن خصوصاً در هنگام از دست دادن همسر و يا نزديکان، هنگام کار و يا از دست دادن کار را تجربه مي‌کنيم و همه ما قادر به مقابله با اين حوادث هستيم.

احساس افسردگى معمولاً به عنوان «اندوه» و «سوگ يا داغديدگي» شناخته مي‌شوند. يعنى در موقعيتهايى که انتظار مي‌رود شادي‌بخش باشد به احساس اندوه ختم مي‌شود مثلاً در هواى بارانى، پس از تولد فرزند، پس از نقل‌مکان به يک منزل جديد، منازعه اى که در مصاحبت با دوست و يا همسر به‌وجود مي‌آيد. اما اين احساس اندوه به‌سرعت با از بين رفتن موقعيت برطرف مي‌گردد.

همچنين پس از از دست دادن يکى از نزديکان، پايان يافتن يک رابطه مهم، معمولاً افراد چيزى را تجربه مي‌کنند که سوگ ناميده مي‌شود.

ويژگيها و نشانه‌هاى سوگ با افسردگى مشابه مي‌باشد. اين دو پديده کاملاً طبيعى بوده و حتى فقدان آنها در هر فردى ممکن است در درازمدت براى فرد مضر باشد. در هر دو مورد پس از طى فرآيند مربوطه فرد به زندگى عادى خود بر مي‌گردد. ولى در عده‌اى از ما اين احساس داشتن غم براى زمان بيشترى ادامه پيدا کرده و احتياج به مراقبتهاى ويژه بهداشتى ضرورت مي‌يابد.

افسردگى کلينيکى در صورت ادامه داشتن مي‌تواند منجر به بروز فعاليتهاى خطرناک اجتماعى مثل دست زدن به خودکشى و يا نظاير آن شود و اين در واقع اقدامات فورى پزشکى و بهداشتى را طلب مي‌کند.

اختلالات مربوط به افسردگى ميليون‌ها نفر را در سال مبتلا مي‌کند. اين عده هزينه بسيار سنگينى را بر خود، خانواده، جامعه و سيستم بهداشتى کشورشان تحميل مي‌کنند.

شواهد به‌دست آمده از علم عصب‌شناسى و ژنتيک و تحقيقات کلينيکى نشان مي‌دهد که افسردگى در واقع يک اختلال در مغز مي‌باشد. تکنيکهاى تصويربردارى مدرن از مغز روشن ساخته است که در افسردگى مدارهاى عصبى که مسؤول تنظيم افکار، خُلق، فکر کردن، خوابيدن، اشتها و رفتار هستند از حالت طبيعى خارج شده و ارتباطات صحيحى بين اين مناطق وجود ندارد. از همين شواهد بدست آمده در به‌دست آوردن داروهاى مناسب استفاده شايانى مي‌شود.

 

 

استخدام روانشناس و مشاور در تهران
جستجوی روانشناس و مشاور نزدیک شما
مشاوره رایگان ندای مهر

تماسinstagramاینستاگرامwhatsappواتس اپtelegramتلگرام