طلاق عاطفی

طلاق عاطفي

زندگي مشترک در يک خانه مشترک، زير يک سقف مشترک، اما دور از هم و بدون هم؛ يکي از مهم‌ترين انواع طلاق، طلاق عاطفي است که در هيچ کجا به ثبت نمي‌رسد و نمود عيني ندارد اما مهم‌ترين نوع طلاق است. در طلاق عاطفي

زن و شوهر عواطف خود را از يکديگر دريغ مي‌دارند و روي ازهم بر مي‌تابند، چرا که اعتمادشان به يکديگر و جذابيتشان براي هم به انتها رسيده است.

طلاق عاطفي در يزد رو به افزايش است

مديركل دفتر بانوان و خانواده استانداري يزد گفت: متاسفانه طلاق عاطفي در يزد رو به افزايش است.

مريم عبدالحسين زاده در گفت‌وگو با خبرنگار ايسنا - منطقه يزد، با بيان اينكه هيچ آمار رسمي در زمينه طلاق عاطفي نمي توان ارائه داد اظهار کرد: وقتي مشاهده مي کنيم آمار طلاق رسمي در جامعه افزايش يافته است و يک سري علائم طلاق عاطفي نيز زياد است متاسفانه به اين نتيجه مي رسيم كه آمار طلاق عاطفي رو به افزايش مي رود و روابط فرا زناشويي و روابط خارج از مدار خانواده بين زن و مرد مي تواند مهمترين علت طلاق عاطفي محسوب شود.

وي افزود: حدود نيمي از آمار طلاق رسمي بين زوجهاي جوان و در 4 سال ابتداي تشکيل خانواده رخ مي دهد چرا که زمينه طلاق رسمي، طلاق عاطفي است و اين نوع طلاق به شكل گيري طلاق رسمي کمک مي کند.

عبدالحسين زاده گفت: در طلاق عاطفي زن و مرد زير يک سقف زندگي مي کنند ولي رابطه دوستانه اي با هم ندارند و با هم در کشمکش و تضاد هستند كه مهمترين علت اين نوع طلاق، نداشتن مهارتهاي همسرداري است چرا که دختران و پسران جوان اين مهارتها را کسب نکردند؛ اينکه نسبت به يكديگر گذشت داشته باشند و از بعضي از مواضع خود کوتاه بيايند و در مجموع مهارتهاي ارتباطي شان ضعيف است.

وي کاهش روابط خانوادگي و فاميلي يا نداشتن مهارتهاي زندگي بين فاميلها را يکي ديگر از علل طلاق عاطفي دانست و اضافه کرد: به عنوان مثال خانواده شوهر با عروس رابطه خوبي ندارند و با گذشت زمان روابط بين فاميل سرد مي شود كه اين مساله به پديد آمدن طلاق عاطفي كمك مي كند.

وي با اشاره به تفاوتهاي فرهنگي به عنوان علت ديگر طلاق عاطفي گفت: ازدواجهاي احساسي و هيجاني در جامعه كنوني افزايش يافته است که منجر به طلاق عاطفي مي شود؛ به طوري كه پسر با مشاهده يك موضوع مورد علاقه در دختر با او ازدواج کرده و به هيچ مساله ديگري توجه نکرده است و بطور کلي تفاوتهاي فرهنگي، تحصيلي، خانوادگي و در يک کلام عدم کفويت زوجين باعث فاصله گرفتن آنها از يکديگر و سرد شدن روابط خانوادگي و در نهايت طلاق عاطفي مي شود.

مشاور استاندار يزد گفت: کمرنگ شدن ايمان و اعتقادات مذهبي نيز چاشني قضيه طلاق عاطفي است؛ به طوري که افراد روابط خارج از محدوده خانواده دارند و در نتيجه آمار طلاق افزايش يافته و زمينه بروز آسيبهاي ديگر را فراهم مي کند.

وي تصريح کرد: نهادهاي دولتي در اين خصوص فقط مي توانند آموزش بدهند و آموزش مهارتهاي همسرداري، ارتباطي، مهارتهاي پيش ازدواج و حين ازدواج را افزايش بدهند تا افراد با انتخاب صحيح و چشم باز ازدواج کنند چرا که اين دوره هاي آموزشي بسيار تاثيرگذار است.

عبدالحسين زاده اضافه کرد: خانواده ها نيز فرزندانشان را با اعتقادات ديني تربيت کنند، اين وظيفه مسوولين و دولت نيست و دقيقا وظيفه مادر است که فرزندان را با تربيت ديني پرورش دهد.

وي با اشاره به اينكه صله رحم و ارتباطات خانوادگي در جامعه ما کمرنگ شده است، گفت: همچنين استفاده از مشاوره خانوادگي بين زوجين اهميتي ندارد و اينکه زماني كه زوجين با مشکلي برخورد کردند بايد راه حل را پيدا کنند نه اينکه روابط بين خود را سرد و يا قهر کنند. همه افراد اختلاف سليقه دارند و بايد از تجربه بزركترهاي فاميل يا ريش سفيدها استفاده شود و چنانچه به معتمدين خانواده دسترسي نداشته باشند از راهنمايي مشاور خانواده بهره ببرند و به دنبال راه حل مشکل باشند نه اينکه مشکل را بزرگ کنند.

وي گفت: در بسياري از موارد نشان داده شده که آموزش يا مشاوره صحيح و بکار گرفتن آن مي تواند چهره زندگي را تغيير دهد به طوري که يکي از علل افزايش طلاق عاطفي، کمتر رجوع کردن به مشاور و کارشناس مي باشد كه در نتيجه شاهد هستيم كه طلاق عاطفي رو به افزايش مي رود.

وي خاطرنشان كرد: آگاهي نسبت به حقوق و وظايف همديگر، آموزش حقوق و وظايف زوجين نسبت به هم را مي توان از نهادهاي آموزشي انتظار داشت و از طريق آموزش مي توانيم شاهد تحکيم بنيان خانواده ها باشيم.

يك مشاور خانواده:

تاثيرات طلاق عاطفي بيشتر از طلاق قانوني است

يک مشاور خانواده در يزد گفت: طلاق عاطفي بيش از طلاق قانوني بر فرزندان تاثيرگذار است به طوري كه ريشه بسياري از آسيب‌هاي اجتماعي از طلاق عاطفي ايجاد مي‌شود.

فاطمه محمدي در گفت‌وگو با خبرنگار ايسنا - منطقه يزد، اظهار داشت: در طلاق عاطفي زوجين هيچ گونه حس، نشاط و درک متقابلي ندارند و در واقع با يک توفيق اجباري، زير يک سقف زندگي مي‌کنند.

وي ادامه داد: ممکن است خانمي به دليل فشار اقتصادي و اينکه شغل و درآمدي ندارد مجبور است با همسرش زندگي کند و يا اين‌كه در صورت جداشدن ممكن است فرزندش را از او بگيرند و يا فرزندش آسيب مي‌بيند بنابراين به دليل فرهنگ جامعه يا حتي فشار خانواده نمي تواند طلاق بگيرد؛ در چنين خانواده‌اي، زوجين مجبورند بدون اين‌که تفاهمي داشته باشند زير يک سقف زندگي کنند.

وي تصريح کرد: اختلافات بين زوجين بتدريج باعث دوري و سرخوردگي آنها شده و طلاق عاطفي پيش مي‌آيد و در بسياري از موارد طلاق عاطفي منجر به طلاق قانوني مي‌شود.

محمدي گفت: در طلاق عاطفي، تفاوتهاي شخصيتي، نداشتن مهارت‌هاي ارتباطي، نداشتن مهارت گفت‌وگو و اين‌که زوجين بلد نيستند مشکلاتشان را حل کنند و يا سوء تفاهم‌ها سبب مي شود زوجين از يکديگر فاصله گرفته و طلاق عاطفي بوجود آيد.

وي در خصوص دلايل ايجاد طلاق عاطفي گفت: گاهي اساس ازدواج مشکل دار است به طوري که برخي براي فرار از تنهايي، نياز جنسي و يا تحت تاثير جامعه و خانواده در سنين پايين ازدواج مي کنند و پس از آن متوجه مشکلات مي شوند.

محمدي افزود: براي جلوگيري از پديده طلاق عاطفي بهتر است افراد پس از رسيدن به بلوغ جسمي، عاطفي و رواني ازدواج کنند؛ از سوي ديگر آداب و رسوم جامعه و يا بيماري‌هاي روحي و جسمي باعث شکل گيري ازدواج هاي اجباري مي شود.

وي با اشاره به اين‌که طلاق عاطفي از آسيب‌هاي پنهان محسوب مي‌شود، بيان کرد: اجتماع متوجه اين پديده نمي‌شود؛ به عبارتي ديگر اجتماع عوامل سطحي را حل مي‌کند چرا که اين آسيب سطح پوشيده‌اي دارد و از آنجايي که حل نمي شود به قوت خود باقي مي ماند و راهکاري براي رفع آن ارائه نمي شود.

اين مشاور خانواده گفت: علت بسياري از آسيب‌هاي اجتماعي، طلاق عاطفي است به عبارتي پرخاشگري فرزندان، بزهكاري، مشکلات تحصيلي، فرار از خانواده و ناسازگاي‌ها به علت طلاق عاطفي والدين است؛ والديني که با هم ارتباطي ندارند، صميمت و محبتي در کارشان نيست و به طور كلي طلاق عاطفي تاثيراتي به مراتب بيشتر از طلاق قانوني بر فرزندان مي‌گذارد.

وي، آموزش‌هاي پيش از ازدواج به خصوص براي جوانان در سنين ازدواج، اطلاع رساني خانواده‌ها از طريق رسانه و مراکز مرتبط را از جمله راهکارهاي حل اين آسيب اجتماعي پنهان عنوان کرد و افزود: رسانه‌ها بايد موضوعاتي مانند نحوه برقراري ارتباط بين زوجين، آموزش مهارت‌هاي زندگي، مهارت گفت‌وگو و داشتن گفت‌وگوي مناسب در جهت حل مشکلات، و مهارت نه گفتن را در جامعه جا بيندازند و اين مساله بايد براي همه ارگان‌ها و نهادها اهميت داشته باشد.

يك مدرس دانشگاه:

زوجها براي پركردن خلاهاي عاطفي خود به سراغ گزينه‌هاي جايگزين مي‌روند
اينترنت، موبايل و ماهواره از عوامل افزايش طلاق عاطفي

يک مدرس دانشگاه در يزد گفت: از آنجايي كه امروزه محرک‌هاي فيزيکي مثل اينترنت، موبايل و ماهواره افزايش يافته است مي‌تواند دليلي براي افزايش طلاق عاطفي در سال‌هاي اخير بين زوجين باشد.

مهري دهقان در گفت‌وگو با خبرنگار ايسنا- منطقه يزد، اظهار کرد: تا زماني که يک بررسي ميداني از زوجين نداشته باشيم نمي‌توانيم اطلاعات کاملي از طلاق عاطفي ارائه بدهيم.

وي در خصوص علل افزايش طلاق عاطفي در سال‌هاي اخير بين زوجين گفت: شايد به دليل اينکه در گذشته محرک‌هاي فيزيکي مثل اينترنت، موبايل و ماهواره کمتر بود و زوجين بيشتر وقتشان را کنار هم مي‌گذراندند و ارتباطات اجتماعي خانواده محدود به داخل خانه بود و در نهايت وابستگي زوج به همسرش نيز بيشتر بود.

اين مشاور خانواده افزود: اما امروز، با توجه به اينکه زنان مدت زمان بيشتري را بيرون از منزل مي‌گذرانند و ارتباطات زوجين در بيرون از منزل افزايش يافته است، زن و مرد خلاهاي عاطفي شان را بيشتر در خارج از منزل پر مي‌كنند. همچنين رسانه‌هاي فرهنگي بخشي از وقت فرد را پر مي کنند و همچنين امروزه مشارکت اجتماعي افراد با شرکت در باشگاه‌ها، کلاس‌هاي مختلف و ... افزايش يافته است كه همه اين عوامل مي‌تواند از عوامل عمومي افزايش طلاق عاطفي در سالهاي اخير محسوب شود.

دهقان تصريح کرد: براساس مصاحبه حضوري اينجانب با اين زوجين، طلاق عاطفي مربوط به ارتباطات ضعيف بين زوجين است به طوري كه انتظاري که يکي از زوجين از روابط بين زن و مرد داشته زير سوال رفته و خيلي راحت گزينه‌هاي جايگزيني را دارد و براي پر کردن خلاهاي عاطفي خود به سراغ گزينه‌هاي جايگزين مي‌رود.

وي در خصوص ميزان تاثير مشکلات اقتصادي در بروز اين پديده گفت: از آنجايي كه در گذشته هم مشکلات اقتصادي در خانواده‌ها وجود داشته، نمي‌توان گفت مشکلات اقتصادي در بروز طلاق عاطفي تاثيرگذار است و اين در حالي است كه امروز توقعات افراد افزايش يافته است به عبارتي ديگر زماني که طرفين يکديگر را درک نکنند يا توقعات بيش از حد داشته باشند مشکلات اقتصادي وجود دارد.

وي ادامه داد: مصرف مواد يا ارتباطات غير اخلاقي خارج از چارچوب ازدواج، مي‌تواند عامل طلاق عاطفي زوجين باشد و افراد با آزادي‌هاي بي حد و حصر و آزادي‌هايي که خودشان آزادي مي‌نامند در حال پر کردن خلاهاي عاطفي شان هستند.

اين مدرس دانشگاه تصريح كرد: بنابراين زماني که زوجين به دليل باورهاي فرهنگي يا فشار خانواده يا حفظ آنچه خود آن را آبرو مي‌نامند مجبورند کانون خانواده و فرزندانشان را از آسيب‌ها حفظ کنند و طلاق قانوني صورت نگيرد در نتيجه به جاي حل کردن مشکل، از طريق ارتباط نداشتن و ناديده گرفتن يکديگر کانون خانواده خود را حفظ مي‌کنند

اين مدرس دانشگاه گفت: در خصوص طلاق عاطفي، نهادهاي دولتي کار خاصي نمي‌توانند انجام دهند چراکه در بسياري از اوقات افراد آن را بروز نمي‌دهند و زن و مرد براي حفظ ظاهر در ميهماني‌ها حاضر مي‌شوند و يا با هم خريد مي‌روند و ... و از آنجايي که اين آسيب در حريم خصوصي افراد قرار دارد، بسياري از افراد نمي‌خواهند اين قضيه لوث شود بنابراين هر يک از زوجين زندگي و روابط خودشان را دنبال كرده و فقط ظاهر را حفظ مي کنند.

وي يادآور شد: نهادهاي دولتي از طريق فرهنگ سازي، برگزاري کلاس‌هاي آموزشي، مشاوره خانواده و جلسات مشاوره گروهي، تبليغات و توزيع بروشور مي‌توانند اين آسيب اجتماعي را براي مردم بيان کرده و راهکارهايي ارائه دهند.

 

کارشناس مسوول دفتر مشاوره سازمان بهزيستي استان يزد:

بيشترين زمان وقوع طلاق عاطفي سالهاي سوم و چهارم ازدواج است

ابراز عواطف توسط خانواده ها به فرزندان آموزش داده شود

 

کارشناس مسوول دفتر مشاوره سازمان بهزيستي استان يزد گفت: طبق تحقيقات و مستندات، فرزنداني كه در فضاي سرد عاطفي طلاقهاي عاطفي پرورش مي يابند، آسيب پذيري بيشتري نسبت به فرزندان حاصل از طلاق هاي رسمي دارند.

 

حسينعلي دهقاني زاده در گفت‌وگو با خبرنگار ايسنا - منطقه يزد، اظهار داشت: يکي از عوامل ضعف در مهارت هاي ارتباطي زوجين، عدم اجراي صحيح مسايل عاطفي است که تنش ها و درگيريهاي زياد نيز باعث خستگي عاطفي و در نتيجه طلاق عاطفي مي شود.

 

وي بي توجهي هاي عاطفي در دراز مدت، ازدواجهاي اجباري و يا با سطح شناخت پايين و مشکلات شخصيتي و رواني افراد را از ديگر عواملي دانست که منجر به طلاق عاطفي مي شود.

کارشناس مسوول دفتر مشاوره سازمان بهزيستي استان يزد، بيشترين زمان وقوع طلاق عاطفي را سالهاي سوم و چهارم ازدواج عنوان کرد و اذعان داشت: معمولا روزها و ماههاي اول زندگي مشترک ماه عسل ناميده مي شود و روابط مطلوب است و در مرحله بعد تنشهايي بين زوجين به وجود مي آيد که در صورتي که اين تنشها را با اعمال و رفتار صحيح حل کنند و اين مرحله را با موفقيت بگذرانند، تفکر و ارتباط با باثباتي بين آنها به وجود مي آيد و در غير اين صورت اين تنشها منجر به طلاق عاطفي مي شود.

وي يادآور شد: ابراز عواطف يک مهارت خاص است که مي بايست از طريق خانواده ها به فرزندان آموزش داده شود و بسياري از افرادي که اين مهارت را آموزش نديده اند و يا در گذشته شکست هاي عاطفي را در خانواده تجربه کرده اند، نمي توانند عشق ورزي مطلوبي در زندگي مشترک داشته باشند.

 

اين کارشناس ارشد مشاوره خانواده گفت: بهتر است زوجين تغييراتي در نگرشهاي خود نسبت به موارد عاطفي نشان دهند و با اهميت و آگاهي از نيازهاي عاطفي همسر خود و همچنين دادن کادو و هديه در مناسبت ها، از همسر خود قدرداني كنند.

دهقاني‌زاده بيان كرد: نهادهاي مانند سازمان صدا و سيما و سازمان بهزيستي مي توانند با ارايه فيلم و کيليپ و برگزاري دوره هاي آموزشي نقش اساسي در آگاهي و آموزش زوجين داشته باشند.