افسردگی Depression

افسردگي Depression

افسردگی، رایج‌ترین اختلال روانی است كه اخیرا به شدت رو به افزایش نهاده است. افسردگی را سرماخوردگی بیماری روانی نیز می‌نامند. تقریبا همه، حداقل به صورت خفیف احساس افسردگی كرده‌اند. احساس دمغی، بی‌حوصلگی، غمگینی،

ناامیدی، دلسردی و ناخشنودی همگی از تجربیات افسردگی رایج هستند. این حالت را افسردگی بهنجار می‌گویند. [1]زن‌ها خیلی بیشتر از مردها دچارافسردگی می‌شوند

. علت آن روشن نیست، اما به نظر بسیاری از متخصصان، عوامل فرهنگی و به‌ویژه محرومیت‌ها و محدودیت‌های اجتماعی زیاد در مورد زنان، یكی از علل اساسی است. [2]ارائه تعریف افسردگی آسان نیست، چرا كه پیشنهاد تعریفی كه مورد پذیرش همه متخصصان و پژوهشگران قرار گیرد، غیرممكن می‌باشد. حال به برخی از تعاریف عمده افسردگی اشاره می‌كنیم:

 

افسردگی، به منزله یك بیماری خلق‌وخو یا اختلال كنش خلق‌وخو است.

افسردگی، نشانگانی است كه تحت سلطه خلق افسرده است و بر اساس بیان لفظی یا غیر لفظی عواطف غمگین، اضطرابی و یا حالت‌های برانگیختگی نشان داده می‌شود.

افت گذرا یا مداوم تنود عصبی – روانی كه به صورت یك مؤلفه بدنی مانند سردرد، بی اشتهایی، یبوست و كاهش فشار خون و یك مؤلفه روانی مانند غمگینی، ناتوانی و احساس به پایان رسیدن نیرو نمایان می‌شود.

سقوط غیرقابل توجیه تنود حیاتی: این حالت در حیطه بدنی با خستگی دائم آشكار می‌شود. در حیطه شناختی به صورت پراكندگی دقت و مشكل كوشش فكری و در حیطه عاطفی به شكل حالتی مالیخولیایی كه با هشیاری فرد نسبت به ناتوانمندی واكنش همراه است، آشكار می‌شود.

حالت روانی ناخوش كه با دل‌زدگی، ‌یأس و خستگی‌پذیری مشخص می‌شود و در بیشتر مواقع با اضطرابی كم و بیش شدید همراه است. [3]

انواع اختلال افسردگی

 

افسردگی یك‌قطبی

در طی این نوع بیماری، فرد فقط از نشانه‌های افسردگی رنج می‌برد. این نوع از افسردگی شباهت زیادی به افسردگی بهنجار دارد، با این تفاوت كه در افسردگی یك‌قطبی علایم و شدت آنها بیشتر شده و زمان طولانی‌تری بیمار را درگیر می‌كند.

 

علایم افسردگی یك‌قطبی

 

نشانه‌های هیجانی: غم، برجسته‌ترین و فراوان‌ترین نشانه هیجانی در افسردگی است. به این صورت كه فرد افسرده، تقریبا در تمام ساعات بیداری خود گریه می‌كند. همراه با احساس غم، اضطراب نیز نمایان می‌شود. فقدان حسرت، از بین رفتن شادی زندگی، بی‌تفاوتی در برابر حوادث چه خوشایند و چه ناخوشایند، بی‌علاقگی نسبت به انجام كارها، كاهش لذت ناشی از تفریحات، سرگرمی و خانواده، دوری از اجتماع و بالاخره كاهش اشتها و میل جنسی از دیگر علایم هیجانی در فرد افسرده می‌باشند. [4]

 

نشانه‌های شناختی: فرد افسرده به صورت كاملا منفی درباره خودش فكر می‌كند. این افكار منفی نظر او را نسبت به خودش و آینده تحت‌الشعاع قرار می‌دهند.

·        نظر منفی نسبت به خود: فرد افسرده اغلب عزت نفس كمی دارد. او خود را شكست‌خورده ‌دانسته و خود را مسئول این شكست می‌پندارد.

 

· اعتقاد به آینده نومیدانه: علاوه بر عقاید منفی نسبت به خود، فرد افسرده تقریبا همیشه آینده را با بدبینی و نومیدی زیاد می‌بیند.

 

نشانه‌های انگیزشی: افراد مختلف از نظر میزان برانگیختگی با هم فرق دارند. ما اغلب صبح از خواب بیدار می‌شویم، سر كار می‌رویم و راه‌هایی برای سرگرم كردن خودمان پیدا می‌كنیم. ولی افراد افسرده به سختی می‌توانند فعالیت‌های خود را آغاز كنند. به این صورت كه ذوق اشتیاق، ابتكار عمل، قدرت برنامه‌ریزی و اراده، در این افراد بسیار كمرنگ شده و متعاقبا روی رفتارهای فرد تاثیر می‌گذارد. در حالت‌های شدید، عدم شروع پاسخ، فلج اراده است. چنین بیمارانی حتی نمی‌توانند خود را به انجام كارهای ضروری مثل بیرون آمدن از تخت خواب، تغذیه، نظافت‌های شخصی و... وادارند. در افسردگی حاد، ممكن است، كندی روانی حركتی(psychomotor retardation) وجود داشته باشد كه طی آن حركات كند می‌شوند و بیمار بیش از اندازه آهسته راه می‌رود و صحبت می‌كند.

 

نشانه‌های جسمانی: یكی دیگر از نشانه‌ها در افسردگی، تغییرات جسمانی می‌باشد. تمامی لذت‌های زیستی و روانی كه زندگی را ارزش می‌بخشد، از بین می‌روند. از دست دادن اشتها در افسردگی متوسط تا شدید كه باعث از دست دادن وزن شده ولی در افسردگی خفیف افزایش وزن دیده می‌شود.   اختلال خواب نیز از دیگر تغییراتی است كه فرد افسرده از آن رنج می‌برد و شامل دیر به خواب رفتن در شب و یا زود برخواستن از خواب و عدم دوباره خوابیدن می‌باشد. كاهش میل جنسی نیز در زنان و مردان افسرده بسیار مشهود می‌باشد. [5]

 

افسردگی دوقطبی

ضابطه اصلی اختلالات دوقطبی، تناوبی از آشفتگی و دوره‌های افسردگی است، به گونه‌ای كه فرد، در یك دور پایان‌ناپذیری كه از اوج وجد تا عمق یاس گسترده است، گرفتار می‌شود. به طور كلی، مقوله اختلال‌های دوقطبی در برگیرنده اختلال دوقطبی I، اختلال دوقطبی II، ادواری‌خویی و اختلال دوقطبی تصریح‌نشده، می‌باشد. [6]

بین 5 تا 20 درصد از افسردگی‌ها به صورت بخشی از مانیك – دپرسیون(manic- depression) یا دوقطبی رخ می‌دهند. در صورت بروز نشانه‌های مانیك، چنانچه فرد در گذشته یك یا چند دوره افسردگی داشته باشد، او را مانیك – دپرسیون می‌نامند ولی اگر هرگز دوره افسردگی را تجربه نكرده باشد، فقط مانیك تشخیص داده می‌شود. دوره مانیك به تنهایی نادر است و بالاخره دوره افسردگی روی خواهد داد. شكل مزمن مانی را اختلال هیپومانیك مزمن(chronic hippomanic disorder) می‌نامند. چنانچه افسردگی با نزدیك شدن زمستان آغاز شده باشد، آن را اختلال عاطفی فصلی(SAD) می‌خوانند. [7]

 

نشانه‌های شیدایی

شروع دوره مانیك، كم و بیش ناگهانی است. خلق بالا، افكار شتابان، اعمال پرهیجان و بی‌خوابی ناشی از آنها كاملا با عملكردهای عادی فرد، مغایرت دارد. شیدایی از 4 مجموعه نشانه‌ها برخوردار است:

 

نشانه‌های هیجانی: فرد در حالت مانیك، خلقی بالا دارد كه با حالت‌های سرخوشی(Elation) و سرحالی خود را نشان می‌دهد. افراد مانیك در حالت نشئگی نیز آماده اشك ریختن هستند و در صورت ناكامی هم می‌توانند شلیك گریه را سر دهند. این دلیلی است بر این باور كه مانی كاملا حالت مخالف افسردگی نیست، بلكه عنصر افسردگی نیرومندی همراه با آن وجود دارد.

 

نشانه‌های شناختی: شناخت‌های افراد مانیك، بلندپروازانه می‌باشد كه با خلق این افراد نیز تناسب دارد. افراد مانیك به محدودیت‌های توانایی خود اعتقاد ندارند و همچنین به پیامدهای ناگواری كه متعاقب انجام كارهای وی رخ می‌دهد، بی‌توجه است. فرد مانیك، ممكن است افكار یا عقاید پرشتابی در ذهن خود داشته باشد كه سرعت آنها بیشتر از آن باشد كه او بتواند آنها را بنویسد یا بازگو كند و چون حواس‌پرت هستند، افكارشان به راحتی منحرف می‌شود كه به آن پرش افكار(flight of ideas) گفته می‌شود. افراد مانیك، افكار هذیانی درباره خودشان دارند و ممكن است كه خود را پیام‌آور مخصوص خداوند بدانند. تفكر فرد مانیك درباره دیگران، سیاه و سفید است؛ به این صورت كه افراد شناخته‌شده از جانب وی، یا همگی خوب هستند یا بد. [8]

 

نشانه‌های انگیزشی: رفتار فرد مانیك بیش‌فعال است. فرد مانیك به فعالیت‌های پرهیجان می‌پردازد. حال این رفتار می‌تواند در شغلش باشد و یا در محافل سیاسی، مذهبی و همچنین در روابط جنسی. اعمال افراد مانیك همراه با مزاحمت، توقع و سلطه‌جویی می‌باشد. رفتارهای دیگری كه عموما در طول مدت مانی روی می‌دهد عبارتند از: قماربازی وسواسی، رانندگی بی‌پروا، سرمایه‌گذاری‌های مالی ناشیانه و پوشیدن لباس‌ها و آرایش پرزرق و برق.

 

نشانه‌های جسمانی: به علت رفتارهای پرهیجان و پرجوش‌وخروش افراد مانی، طبیعتا نیاز به خوابیدن بسیار كاهش می‌یابد. این كم‌خوابی تقریبا همیشه در مدت مانی روی می‌دهد. به علت داشتن شركاء جنسی متعدد، معمولا گرفتار بیماری‌های منتقل‌شونده از راه آمیزش جنسی نیز هستند. [9]

 

 [1] . روزنهان، دیویدال؛ آسیب‌شناسی روانی، یحیی سیدمحمدی، تهران، ارسباران،  1379، ج 2، ص 3.

 [2] . شاملو، سعید؛ آسیب‌شناسی روانی، تهران، رشد، 1382، ص 150.

 [3] . دادستان، پریرخ؛ روان‌شناسی مرضی تحولی، تهران، سمت، 1382، ج 1، ص 271.

 [4] . روزنهان، دیویدال؛ آسیب‌شناسی روانی، ص 6.

 [5] . همان، ص 9 و 11 و 12 و 14.

 [6] . روان‌شناسی مرضی تحولی، ص 364.

 [7] . روزنهان، دیویدال؛ آسیب‌شناسی روانی، ص 77.

 [8] . همان، ص 78 و ص 79.

 [9] . همان، ص 81 و 82.