برخي كارشناسان مدتي است درباره كاهش سن بلوغ جنسي در كشور هشدار ميدهند و به نظر ميرسد ميان اين هشدارها و پيشبيني كاهش تبعات منفي بلوغ عاطفي زودهنگام، رابطهاي معني دار وجود داشته باشد.
بلوغ عاطفي، بلوغ جنسي
پيش از آن كه بخواهيم گفتههاي ديروز مهدي صابري، مدير بخش روانپزشكي سازمان پزشكي قانوني كشور را تحليل كنيم، شايد بهتر باشد اشارهاي به تفاوت بلوغ عاطفي و جنسي داشته باشيم. از ديدگاه روانشناسي
، بلوغ عاطفي زماني رخ ميدهد كه فرد توانايي كنترل عواطف و احساساتش را به دست آورد. فرد بالغ از نظر عاطفي به دركي صحيح از خود و روابط اجتماعياش رسيده و شيوه صحيح محبت كردن، ابراز احساسات و واكنش نشان دادن به رفتارهاي گوناگون اطرافيان را آموخته است.
به عبارتي ديگر يك بالغ عاطفي، به دركي منطقي از روابط بين فردي و احساسات ميرسد. اين نوع از بلوغ معمولا با بلوغ جنسي اشتباه گرفتهميشود، اما بلوغ جنسي معمولا در معناي عام، بلوغي است كه بهواسطه تغييرات هورموني در بدن و تظاهرات آنها در ظاهر و گرايشهاي افراد، رخ ميدهد.
هرچند ديروز مهدي صابري، مدير بخش روانپزشكي سازمان پزشكي قانوني كشور بلوغ عاطفي زودهنگام را عاملي موثر در كاهش برخي آسيبهاي دوران نوجواني معرفي ميكند، اما آن را منوط به مديريت صحيح خانوادهها ميداند: «خانوادهها بايد براي برخورد با اين موضوع و روشهاي مدارا با آن آماده بوده و به فرزندانشان آموزشهاي لازم را داده باشند.»
به گفته او در اغلب خانوادههاي ايران هنوز تفكرات سنتي غالب است و باعث ميشود خانواده همچنان منتظر بماند تا فرزندش به 18 سالگي برسد و با او درباره مسائل بلوغ صحبت كند. مدير بخش روانپزشكي سازمان پزشكي قانوني با بيان اينكه آگاهي ندادن به فرزندان توسط والدين تبعات منفي دارد، در گفتوگو با ايسنا اظهار ميكند: در اين صورت كودك از منابع نامطمئن آگاهيهاي گمراهكننده به دست ميآورد و اين موضوع آسيبزاست.
براساس گفتههاي اين روانپزشك مطالعات انجام شده نشان ميدهد در شهرهايي كه فرهنگ و ارتباطات در درجه بالايي قرار دارد بلوغ زودتر اتفاق ميافتد، اما در شهرهاي كوچكتر كه امكانات اجتماعي فرهنگي محدود است بلوغ به تاخير ميافتد.هماكنون سن بلوغ عاطفي هيجاني در كشور ما 16 سال است و اين موضوع خانوادهها را ملزم به برآورده كردن نيازهاي ارتباطي و اجتماعي فرزندانشان ميكند.
كاهش بيسابقه سن بلوغ جنسي
از سويي ديگر سالهاست روان شناسان و روانپزشكان درباره كاهش سن بلوغ جنسي در كشور هشدار ميدهند. آخرين هشدار در اين زمينه گفتههاي سيدحسن موسوي چلك، رئيس انجمن مددكاري اجتماعي ايران است كه در گفتوگو با رسانهها، دليل كاهش سن بلوغ جنسي در ايران را تغييرات در حوزه بهداشت و تغذيه و گسترش رسانهها ميداند.
او به افزايش ميانگين سن ازدواج در كشور در مقايسه باكاهش سن بلوغ جنسي اشاره ميكند و توضيح ميدهد كه نخستين تاثير اين پديده طولاني شدن حد فاصل بين بلوغ جنسي و ارضاي طبيعي غريزه جنسي از طريق ازدواج است كه منجر به انواع آسيبهاي اجتماعي ميشود.
آمارهاي متفاوتي از سن بلوغ جنسي در كشور از سوي مراجع گوناگون وجود دارد. براي نمونه دكتر غلامعلي افروز، رئيس سازمان نظام روانشناسي و مشاوره كشور، سال گذشته در نشستي خبري اعلام كرد: ميانگين سن بلوغ جنسي در ايران در پسرها از 16 به 12 و در دخترها از 14 به 10 سال كاهش يافته است.
چرا بلوغ عاطفي زودهنگام بهتر است؟
از ديدگاه دكتر سيدهادي معتمدي، پژوهشگر حوزه آسيبهاي اجتماعي و روانپزشك، اين كه سن بلوغ جنسي در كشور كاهش يافته، امري خوشايند است، اما نوع زندگي مدرن، در دسترس بودن انواع فيلمهاي نامناسب، گسترش دامنه ارتباطات اجتماعي و مسائل ديگر آن را به رخدادي ناگزير در جامعه بدل كرده است و در چنين شرايطي كاهش ميانگين سن بلوغ جنسي در كشور ممكن نيست بنابر اين تنها راه ممكن براي كاهش آسيبهاي ناشي از آن، ارتقاي سطح آگاهيهاي نوجوانان از روابط اجتماعي است.
او در پاسخ به اين پرسش كه چرا كاهش سن بلوغ عاطفي به 16 سال، آسيبهاي دوران نوجواني را كم ميكند به «جامجم» ميگويد: كاهش سن بلوغ عاطفي آن را تقريبا با ميانگين سن بلوغ جنسي در كشور منطبق ميكند و اين پديدهاي سودمند است.
به گفته اين روانپزشك، يك فرد بالغ از نظر عاطفي به نگرشي صحيح درباره عشق و روابط عاطفي با طرف مقابل رسيده است و برقراري ارتباطش با جنس مخالف صرفا با هدف ارضاي غرايز جنسياش نيست و منطقش هم در آن دخيل است. به عبارتي ديگر بلوغ عاطفي افراد را مقيد ميكند غرايز جنسيشان را كنترل كنند و در چنين شرايطي نوجوانان صرفا براساس گرايشات جنسيشان با ديگران ارتباط برقرار نميكنند و منطق و درك شرايط نيز در تصميمگيريشان دخيل ميشود.
متوسط سن بلوغ عاطفي و هيجاني در هر جامعهاي از ديدگاه اين روانپزشك بستگي به فرهنگها و باورهاي آن دارد براي مثال بلوغ عاطفي در جوامعي كه ميانگين سن ازدواج در آنها پايين است به دليل مواجهه ناگهاني افراد با انواع مسووليتهاي اجتماعي در زندگي مشترك، زودتر رخ ميدهد اما در مجموع، دستيابي به بلوغ عاطفي زودهنگام، تا حد زيادي به تلاش خانوادهها براي آموزش مهارتهاي زندگي به فرزندانشان بستگي دارد.
جام جم4 مرداد 90