به سمت قانون شکني سوق مي يابد. عده اي ديگر علت اين مساله را سستي اعتقادات مذهبي و ديني
.....
يکي از مسايل ناراحت کننده امروز، که توجه بسياري از محققان، جامعه شناسان و روان شناسان را به خود جلب نموده موضوع نوجوانان بزهکار است. در مورد بزهکاران کم سن و سال نظرات متنوعي عرضه شده است. بعضي علت
ارتکاب نوجوانان به چنين اقداماتي را از اختصاصات جوامع متمدن و پيشرفته امروزي دانسته اند و اعتقاد دارند که بشر به همان سرعتي که به سوي پيشرفت و تکامل صنعتي و مادي پيش مي رود از معنويات فاصله گرفته و به سمت قانون شکني سوق مي يابد. عده اي ديگر علت اين مساله را سستي اعتقادات مذهبي و ديني مي دانند و عده اي ديگر بروز اضطراب و استرس در دنياي امروزرا موثر مي دانند چرا که با توجه به اينکه قرن حاضر قرن سرعت است نوجوانان و جوانان سعي دارند هر چه زودتر خود را به مقصد برسانند و لذا برخي از آنها حاضرند حتي قوانين و مقررات را هم در هم شکنند
.
البته بزهکاري تنها يک اصطلاح کلي است و بسياري از رفتارها مانند غيبت از مدرسه، دروغگويي افراطي، خيانت در امانت، فرار از خانه،مزاحمت، ولگردي و گدايي، تخريب، توزيع نوارهاي مبتذل و .... را شامل مي شود اما در اين يادداشت ما سعي داريم که تنها به يکي از اين مشکلات يعني گردن کشي بپردازيم
.
شايد بسياري از شما خوانندگان اين متن در دوران نوجواني و ايام مدرسه و يا حتي فرزندانتان با سرکشي هاي قلدرمابانه يک نوجوان مواجه شده باشيد. گردن کشي در دوران نوجواني انواع مختلفي دارد و کنار آمدن با برخي از اين رفتارها بسيار راحت تر از برخي ديگر از رفتارهاست
.
گردن کشي در دوران نوجواني شامل موارد زير مي باشد
:
*
سر به سر گذاشتن و اسم گذاشتن بر روي افراد
*
گفتن شايعات و حرفهاي زننده
*
ايميل و يا پياماي تهديد آميز و توام با سواستفاده در اينترنت و يا با تلفن و ...
*
ايجاد ارعاب و خشونت
گاهي اوقات در تفسير برخي از اين رفتارها اختلافهايي وجود دارد. ممکن است آنچه شوخي ملايم براي يک نفر تلقي مي شود براي ديگري رفتاري زننده و غير قابل بخشش باشد.
در موارد نادر ديده شده که هراس از مواجه شدن با فرد گردن کش و آزارهاي مستمر وي باعث سوق دادن برخي افراد به سمت خودکشي شده است
اثرات گردن کشي
شکي نيست که براي برخي از کودکان، نوجوانان و حتي جوانان مواجه شدن با يک فرد گردن کش تجربه اي پراضطراب و دردناک است که در زندگي شان با آن مواجه شده اند. برخي به قدري از مواجه شدن با يک فرد گردن کش هراس دارند که حتي ممکن است از مدرسه رفتن امتناع کنند و يا بهانه اي پيدا کنند تا در موقعيت هايي که احتمال وقوع اين پديده است حضور نداشته باشند. حتي در موارد نادر ديده شده که هراس از مواجه شدن با فرد گردن کش و آزارهاي مستمر وي باعث سوق دادن برخي افراد به سمت خودکشي شده است. بنابراين اين موضوع هميشه بايد جدي تلقي شده و مورد توجه ويژه قرار گيرد
درست است که بچه ها بايد ياد بگيرند که سطح خاصي از شوخي، سر به سر گذاشتن و ... را تحمل کرده و بپذيرند و يا حتي از آن چشم پوشي کنند و از طرف ديگر والدين نيز بايد از فرزندان خود حمايت کافي کرده تا با اين موضوع کنار بيايند اما تهديدات فيزيکي يا دست انداختن ها و تمسخرهاي مکرر و هميشگي براي هر کودک و نوجواني بسيار آزار دهنده و پريشان کننده است و هرگز نبايد از ديد والدين مخفي مانده يا مورد بي توجهي قرار گيرد.
قربانيان گردن کشي
برخي از کودکان و نوجوانان بيشتر احتمال دارد که در معرض تمسخر و استهزا گردن کشان قرار گيرند براي مثال کودکان و نوجواناني که ويژگي هاي فيزيکي مشهودي دارند مانند بيش از حد چاق بودن و يا لاغر بودن زياد، بلندي يا کوتاهي افراطي و يا آنهايي که داراي نقص عضو هستند مي توانند اهداف مناسبي براي اين دسته از افراد باشند. ضمنا کودکان يا نوجوانان خجالتي و يا آنهايي که کمي با ديگران متفاوتند(مثلا لهجه دارند يا ظاهري متفاوت از سايرين دارند)و يا آنهايي که در جنگيدن با ديگران از خود ضعف نشان مي دند نيز ممکن است قربانيان خوبي براي گردن کشان باشند.
قربانيان گردن کلفتي اغلب از آنچه که رخ داده احساس شرم مي کنند و خودشان را مقصر دانسته و دايما سرزنش مي کنند. اينجاست که دوستان و بزرگترهاي خانواده مي توانند نقش کليدي خود را ايفا کنند چرا که اين قربانيان نيازمند حمايت آنها هستند تا ببينند که آنها مقصر نبوده اند
.
فرد گردن کش
وقتي که گردن کشي رخ مي دهد عمدتا بيشتر توجهات به سمت قرباني است در حالي که بايد به فرد گردن کش نيز توجه خاص نمود. توجه کنيد که همه گردن کش ها يکسان نيستند. تحقيقات نشان داده که بين سردسته ها، نوچه ها و تماشاگرهاي محض تفاوتهايي است. افراد گردن کش عمدتا کساني هستند که خودشان نيز در گذشته قرباني گردن کشي فرد يا افراد ديگري شده اند و لذا احتمالا آسيب پذير و عصباني هستند لذا اقدامات درماني بسيار موثري مي توان انجام داد که با دردشان کنار آمده و خود را مجبور نبينند که آن را به ديگران تحميل نمايند.
تهديدات فيزيکي يا دست انداختن ها و تمسخرهاي مکرر و هميشگي براي هر کودک و نوجواني بسيار آزار دهنده و پريشان کننده است و هرگز نبايد از ديد والدين مخفي مانده يا مورد بي توجهي قرار گيرد
اغلب والدين تصور مي کنند که گردن کشي بيشتر از همه در مدرسه رخ مي دهد ولي اين طور نيست و هر جايي امکان به وقوع پيوستن آن وجود دارد از جمله در اينترنت، از طريق تلفن و پيامک و حتي در ک خانواده و در ميان خواهر و برادرها
.
حال با اين اوصاف چه مي توان کرد؟
هر چند ديدن آنچه اتفاق افتاده دشوار است وليکن والدين مي توانند کمک شاياني در اين زمينه کنند. اگر درفرزندتان علايمي از استرس مي بينيد اما مطمئن نيستند چه اتفاقي افتاده، پس احتمالا مورد گردن کشي قرار گرفتن، مي تواند يکي از گزينه هاي احتمالي باشد
.
ضمن اينکه به نظر مي رسد بيشتر مدارس براي مواجهه با گردن کشي هاي برخي دانش آموزان برنامه اي ويژه داشته باشند پس اگر فرزندتان در مدرسه اي در حال تحصيل است که قرباني گردن کشي يکي از همسالان يا هم مدرسه اي ها قرار گرفته پس شما به عنوان يک والد مي توانيد پيگير وجود اين برنامه باشيد و اگر نتيجه نگرفتيد به همراه ديگر اوليا خواستار آن از مدير مدرسه شويد. اگر ملاحظه مي کنيد که فرزندتان قرباني گردن کشي شده به او پيشنهاد کمک کنيد اما مراقب باشيد که با عصبانيت و اجبار سعي در اجبار فرزندتان براي حضور در مدرسه نداشته باشيد. به خصوص در دوران نوجواني و اوايل جواني، افراد نسبت به هر حرکت اوليا حساس بوده و از تلافي شخص گردن کش به شدت هراس دارند پس بهترين کار، گفتگو با فرزندتان و اتخاذ سياستي است که او نيز از انجام آن راضي باشد براي مثال تقاضاي کمک از دوستانش و يا ساير اوليا، صحبت کردن با يکي از دبيران مورد اعتماد و يا حتي تغيير دادن مدرسه فرزندان
.
مريم عطاريان
بخش خانواده ايراني تبيان